🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🔵شاهرخ بیانی: هیچکس نتوانست جای مرحوم پورحیدری را در استقلال بگیرد/ او اگر حرفی می‌زد پای آن می‌ایستاد و خیلی از کارها را یک‌تنه پیش می‌برد 🔹منصورخان اولین مربی من بود؛ سال ۵۶ که من به تیم تاج آمدم، ایشان کمک آقای جکیچ بود و در کنار این بزرگان بودیم. من با منصور خان زندگی کردم و خیلی خوشحال بودم که ایشان اولین مربی من بودند و پس از آن هم سرمربی شدند. او یک آدم استثنایی بود که هیچکس از او رنجیده نشد؛ بسیار باشخصیت، باکلاس و با پرستیژ بود و عاشقانه استقلال را دوست داشت و تمام زند‌گی‌اش را وقف تاج و استقلال کرد. من چیزهای زیادی از مرحوم پورحیدری یاد گرفتم. اگر از تمام شاگردانش سوال کنید، حتی یک نفر هم نیست که از ایشان رنجیده شده باشد و حتی کسانی هم که رزرو بودند و بازی نمی‌کردند، هیچوقت به او بی احترامی نکردند. 🔹ایشان دروغ نمی‌گفت و هر اتفاقی هم می‌افتاد، خودش بود؛ هیچکس هیچ دروغی حتی دروغ مصلحتی از ایشان نشنید. اگر حرفی می‌زد پای آن می‌ایستاد و خیلی از کارها را یک‌تنه پیش می‌برد؛ زمانی که بعضی از بازیکنان نمی‌خواستند به استقلال بیایند، از جیب خودش هزینه می‌کرد و حتی یک مغازه خیلی بزرگ داشت که آن را هم به خاطر استقلال فروخت. مرحوم پورحیدری یک آدم خاص و استثنایی بود و همه این را می‌دانند. با وجود اینکه گاهی بعضی از بازیکنان نیمکت نشین از سرمربی ناراحت می‌شوند و پرخاش می‌کنند اما هیچکس از ایشان ناراحت نشد. استثنا بود... واقعا استثنا بود! 🔹همه به هر دری می‌زنند و همه کار می‌کنند که سرمربی تیم ملی بشوند اما مرحوم پورحیدری سرمربی تیم ملی بود و زمانی که دید استقلال به او احتیاج دارد، در دوره آقای صفایی فراهانی تیم ملی را رها کرد. حتی خود من از ایشان پرسیدم چرا این کار را کردی؟ گفت استقلال به من نیاز دارد و من باید بیایم و کمک کنم. مشخص است کسی که تیم ملی را به خاطر استقلال رها می‌کند، چقدر این تیم را دوست دارد. تمام زندگی ایشان استقلال بود و من ندیده‌ام که کسی این کار را بکند. 🔹ایشان واقعا پدر بود و هر کدام از بازیکنان مشکلی داشتند، با ایشان به عنوان پدر و بزرگتر خانواده مطرح می‌کرد و منصور خان هم واقعا پدری می‌کرد. خاطرم هست به آقای حسینی که در حال حاضر کاپیتان استقلال است، در استادیوم مرحوم حجازی یک اتاق بد داده بودند که حتی کولر هم نداشت اما با هم رفتیم و خود منصور خان برای او یک آپارتمان گرفت. ایشان زمانی هم که مربی نبود و فقط کنار تیم حضور داشت، باز هم بازیکنان مشکلات خود را با او مطرح می‌کردند و حتی مدیرعامل‌ها هم او را کنار تیم نگه می‌داشتند تا کمک بگیرند. منصور خان تمام حاشیه‌ها را از تیم دور می‌کرد و هر زمانی که حضور داشت، آرامش حاکم بود و هیچکس به خودش اجازه صحبت نمی‌داد؛ به همین دلیل لقب پدر، برازنده او بود. @dastanayekhobanerozegar