❗️
#نکته
🔹مگر نمیدانید امام مهمان دارد؟!
#حسین_شریعتمداری
🔸۱۶ بهمن ماه سال ۵۷ بود. ۵ روز از ورود حضرت امام(ره) میگذشت. در مدرسه رفاه مستقر بودیم. از اولین ساعات صبح تا نیمههای شب، انبوه بیشمار جمعیت، محل مدرسه را مانند نگین انگشتر احاطه کرده بودند و خیابانهای اطراف هم از جمعیت موج میزد. حضرت امام -رضوانالله تعالی علیه- در مدرسه علوی که تعداد اتاقهایش بیشتر بود و حیاط وسیعتری داشت مستقر بودند و دو نوبت صبح و عصر برای ملاقات خانمها و آقایان با حضرت ایشان در نظر گرفته شده بود ولی حضور متراکم جمعیت منحصر به ساعات تعیین شده نبود. دستجات فراوانی که از شهرستانها به قصد زیارت امام آمده و شبهنگام و یا نیمهشب از راه رسیده بودند، تا صبح در محل باقی میماندند و بعد از زیارت حضرت امام نیز به سختی حاضر به ترک محل بودند...
آن شب -۱۶ بهمن ماه- در حالی که چند ساعت از شب گذشته بود، خبر دادند تعدادی از یزد آمدهاند و اصرار دارند با یکی از مسئولان حاضر در مدرسه ملاقات کنند و میگویند کارشان فوری و ضروری است. قرار شد یکی دو نفرشان بیایند و موضوع مورد نظرشان را مطرح کنند. دو مرد میانسال و یک پیرمرد سفید موی آمدند و بعد از حال و احوال، گفتند که یک کامیون گوسفند برای امام آوردهاند و گوسفندها باید همان شبانه تخلیه
شوند. گفتیم امام به گوسفند نیاز ندارد و ما هم جایی برای نگهداری گوسفندها نداریم. یکی از آنها که مسنتر بود و محاسن سفیدی داشت با لهجه شیرین یزدی گفت؛ شما جوان هستید (سخن درباره ۴۱ سال قبل است)، عقلتان نمیرسد و نمیفهمید! امام تازه از سفر آمده... دید و بازدید دارد... برایش مهمان میرسد و... باید یک آبگوشتی، خورشتی، یک چیزی داشته باشد که سر سفره بگذارد تا آبرویش حفظ شود و جلوی مهمانها خجالت نکشد!... پسر امام حسین(ع) است نباید پیش مهمانها آبرویش برود!!!...
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/181380
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper