🖌 🔹حسین ما این روزها را دیده بود ۱ ـ آن روز یکی از روزهای خیلی دور بود ـ دو هزار سال قبل از میلاد مسیح ـ نمرودیان از مراسم مذهبی خود به شهر بازگشته بودند... اتفاق عجیبی افتاده بود. بت‌های خود را شکسته و فروریخته یافتند... «چه کسی با خدایان ما چنین کرده است»؟!... از این و آن پرسیدند... کسانی در پاسخ گفتند «جوانی را شنیدیم که [به زشتی] از آنها یاد می‌کرد. نامش ابراهیم بود... «او را به مقابل دیدگان مردم بیاورید تا گواهی دهند... ابراهیم را که فرا خواندند، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کرده‌ای؟ گفت؛ بت بزرگ چنین کرده است (ابراهیم بت بزرگ را نشکسته و تبر را به گردن آن آویخته بود)... از او بپرسید، اگر سخن می‌گوید!... جمعی از آن جماعت به خود آمدند و سر به تفکر فرود آوردند.. می‌دانستند که از خدایانشان کاری ساخته نیست و... نمرود، حاکم ستمگر آن روزها (در بین‌النهرین) که در مقابل استدلال ابراهیم به عجز آمده و فرومانده بود و در دیگر سو، جماعتی از پیروانش را می‌دید که به ابراهیم و آئين توحید او گرویده‌اند، چاره کار را در به آتش کشیدن ابراهیم دید!... «حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ... او را بسوزانید تا خدایان خود را یاری کرده باشید»... همان حرکتی که نمرودیان مستکبر غرب امروزه با احساس ناتوانی و استیصال در مقابل موج فراگیر و پرشتاب گرایش مردمان به اسلام عزیز، به آن روی آورده‌اند... آتش زدن قرآن!... و خدای مهربان به آتش فرمان داد که «يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ... ‌ای آتش برای ایراهیم سرد و بی‌آسیب باش‌»‌. و چنان شد که خدا فرموده بود.... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/269958 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper