📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت بیست‌و‌ششم گفت به جلو نگاه کن، چه می‌بینی؟ نگاه کردم دیدم در نزدیکی افق دود سیاهی مخلوط با شعله‌های آتش رو به آسمان می‌رود و نیز دیدم بوستان‌هایی که پر از درختان میوه است، آتش گرفته اند. به هادی گفتم: آن چیست؟ گفت: آب بوستان‌ها از ازکار و تسبیح و تحلیل مومنی ساخته شده و حالا از زبان مومن دروغ و تهمت و لغویاتی سر زده و آن به صورت آتشی درآمده و خوبی‌ها و باغ‌های او را معدوم می‌کند و صاحب آن اشجار اگر ایمان مستقری داشت، البته به آنها اهمیت می‌داد و چنین آتشی نمی‌فرستاد. وقتی به اینجا برسد می‌فهمد و دود حسرت از نهادش بیرون می‌آید، ولی سودی نخواهد داشت. وقتی به آن باغ های آتش خورده و خاکستر شده رسیدیم، باد تندی وزیدن گرفت و خاکسترها را بلند نمود و پراکنده و نابود ساخت. ادامه دارد...                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡