📝 📝📚📝📚📝📚📝📚📝📚 🔑کلید دهم: 🌟خرافات یک نویسنده!🌟 در کتاب «آداب روزانه» می‌خوانیم: 📚«شاعر و فیلسوف آلمانی، فریدریش شیللر، در اتاق کارش کشویی داشت پر از سیب‌های گندیده. می‌گفت باید بوی پوسیدگی آن‌ها را احساس کند تا برای نوشتن انگیزه بیابد.» 📝شاید عجیب و غریب به نظر برسد، اما برای نگارش خلاق گهگاه می‌توان دست به کارهای نامعمول زد. هوشنگ گلشیری می‌گوید اگر خرافۀ خاصی به نوشتن شما کمک می‌کند چرا از داشتن آن صرف نظر کنید. (نقل به مضمون) 📚مثلاً چشم‌بسته‌نویسی یکی از همین کارهاست. برخی نویسنده‌ها نوشتن در تاریکی را دوست دارند و نسخۀ اول کارشان در چنین وضعی می‌نویسند که بی‌شباهت به وضع پیشینیان غارنشین ما نیست. 📝دوست داستان‌نویسی دارم که هر بار هوس نوشتن داستان می‌کند، نور اتاقش را به حداقل می‌رساند و بعد در دل تاریکی نسخۀ اولیۀ داستانش را می‌نویسد. او همیشه کاغذهای بزرگی را برای نوشتن انتخاب می‌کند تا کم‌تر نگران درهم رفتن خطوط باشد. 📚اگر هرازگاهی ده دقیقه با چشم‌های بسته یا با نور کم بنویسید شکل تازه‌ای از راحت‌نویسی را تجربه می‌کنید. نگران در هم رفتن خطوط هم نباشید. 📝خلاصه که برای تمرین نوشتن رفتارهای عجیب و غریبی هم مجاز است، مشروط بر اینکه وابستگی به این کارها مانع نوشتن ما در اوضاع و احوال گوناگون نشود. مبادا نداشتن سیب گندیده را بهانۀ ننوشتن کنیم! 📝📚📝📚📝📚📝📚📝📚 🖋شاهین کلانتری 📚 کتاب بخوانیم 🪴 👇 @ketabebaz لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.