ا❁﷽❁ا ⛔️ ⁉️یهود برای خاموش کردن نور پیامبر چه کرد؟ 3️⃣ترور حضرت عبدالله 💠یهودیان طبق اطلاعاتی که داشتند، پس از عدم توانایی در سوء قصد نسبت به عبدالمطّلب، به سراغ فرزند وی، جناب عبدالله رفتند. طرح اولیه آن‌ها این بود که اگر بتوانند، نسل پیغمبر (ص) را به خودشان منتقل کرده و در آن‌جا از بین ببرند. روی همین اساس، می‌خواستند زنی را به همسری عبدالله درآورند، و چون آن‌ها نسل را از طرف مادر می‌دانند، در نتیجه، پیغمبر از نسل آن‌ها می‌شد. 💠زن زیبایی از طرف یهودیان مأمور شد که تلاش نموده و با عبدالله ازدواج کند. وی هر روز راه بر عبدالله می‌گرفت و به او پیشنهاد ازدواج می‌داد. 💠عبدالله فرزند عبدالمطلب و اهل مکه بود. ولی قبرش در مدینه مقر یهود است و این عجیب می‌نماید. درباره عبدالله داستان‌ها، صریح‌تر است. یهودیان بارها در ترور او ناکام ماندند. 💠روزی وهب بن عبدمناف یکی از تاجران مکه، عبدالله ۲۵ ساله را دید که یهودیان در میانش گرفته بودند و می‌خواستند او را بکشند. 💠وهب گریخت و میان بنی‌هاشم آمد و فریاد زد: عبدالله را دریابید که دشمنان او را در میان گرفته‌اند. عبدالله معجزه آسا نجات یافت. وهب که شاهد نجات معجزه آسای عبدالله بود و نور نبوت را در چهره او می‌دید پیشنهاد ازدواج دخترش آمنه و عبدالله را داد و این ازدواج مبارک سر گرفت. 💠آن زن یهودی بعد از ازدواج عبدالله دیگر پیشنهاد به او نداد. عبدالله از او پرسید؟ چرا این بار سخن پیشینت را تکرار نکردی؟ زن گفت: نوری که در پیشانی تو بود دیگر نیست. 💠چند ماه پس از ازدواج آن دو و در شرایطی که آمنه باردار بود، رسمی در آن زمان بود که کسی که ازدواج می‌کرد، باید به تجارت می‌رفت. بر اساس همین رسم، عبدالله هم پس از ازدواج، مال‌التجاره‌ای از عبدالمطّلب گرفته و برای تجارت، به سمت منطقه شام حرکت کرد. موقعی که به مدینه رسید، او را زدند؛ اما همچنان‌که هاشم را دیر زده بودند، عبدالله را هم دیر زدند، چون نطفه فرزندش (پیامبر اسلام) در مکه بسته شده بود. 📍ادامه دارد... 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran