🔴 رنگینتر بودن خون بعضی ها⁉️
« حسین علائی » فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه در خاطرات « عملیّات خیبر » می نویسد که در قرار گاه همراه « اکبر رفسنجانی » بود که « شهید رضا دستواره » از لشگر ۲۷ محمّد رسول اللّه صل اللّه علیه و آله آمد به قرارگاه و گزارش داد که جزیره را نمی توان حفظ کرد ٬ تمام نیروها شهید شده اند ٬ اجازه عقب نشینی می خواست...
❌اکبر رفسنجانی گفت : «خوب شما فرماندهان بروید بجنگید !»
سید رضا دستواره به اکبر رفسنجانی خیره شد و گفت : «این حرف شماست یا امام !» اکبر سکوت کرد !
شاید شهید دستواره سکوت اکبر را علامت تأیید تلقی کرد ٬ سید رضا با انگشت سبابه به روی زمین زد و گفت : « اگر حرف امام است ما فرماندهان می ریم جزیره و بر نمی گردیم.
و اینچنین بود که خیلی از فرماندهان بی ادعا پرواز کردند و رفتند 🌷
📕رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۶۲ می نویسد : « عفت » نگران سلامتی « محسن » که در بلژیک است ٬ می باشد به خصوص که چند دانشجوی ایرانی را منافقین ترور کرده اند با سفیرمان در بلژیک تماس گرفتیم تا برای حفاظتش اقدامات لازم را بکند ⁉️
💠 آیا حضرت امام دفاع از جزیره را بر محسن عزیز عفت و اکبر واجب نکرده بود و فقط این وظیفه همت و دستواره و حمید باکری و بیش از سه هزار شهید بود ⁉️
@khabare_vijhe