نگاهی کوتاه به فسادهای مالی بنیاد پهلوی
بنیاد پهلوی از معروفترین نهادهای حکومتی در دوره سلطنت پهلوی است. این بنیاد در سال 1337 به طور رسمی فعالیت خود را در پوشش یک مرکز خیریه آغاز کرد اما در واقع محلی برای زد و بندهای اقتصادی شخص شاه و خانواده سلطنتی بود. به تعبیر نویسنده کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران؛ «بنیاد پهلوی ظاهراً یک بنیاد خیریه بود و چند کار هم مانند کمک هزینه به دانشجویان خارج از کشور، احداث چند خانه مسکونی برای معلولان، تأمین پوشاک و اطعام فقرا و ... انجام میداد؛ ولی در واقع همه این ظاهرسازیها برای پوشش دادن به اقدامات اقتصادی شاه و خانواده وی بود. بنیاد با سرمایهگذاری در کارخانجات سیمان، قند، بیمه، بانک، کشتیرانی، هتلسازی، خانهسازی، کازینوهای قماربازی و کابارهها سود سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.»
بنیاد پهلوی در اصل سه هدف اساسی را دنبال میکرد:
یافتن منابع مالی برای شرکت تجاری متعلق به شاه
کنترل اقتصاد کشور از طریق سرمایهگذاری در زمینههای مختلف
حمایت مالی از افراد وفادار به سلطنت
در سال 1340 با توجه به وجود حساسیت در مورد ثروت شخصى شاه، او دارایىهاى عمده خود را که ارزش آن بالغ بر 135 میلیون دلار بود، به بنیاد پهلوی منتقل کرد. شخص محمدرضا پهلوی به عنوان نفر اولِ بنیاد، دو و نیم درصد از درآمد خالص بنیاد پهلوی را کسب میکرد. سهام عمده هفده بانک و شرکت بیمه، بیست و پنج کارخانه، هشت شرکت استخراج معدن، ده کارخانه مصالح ساختمانى، چهل و پنج شرکت مقاطعهکارى راه و ساختمان و بسیارى مؤسسات دیگر در ایران به بنیاد پهلوى و اعضاى خانواده شاه تعلق داشت. و مهمتر این که 20 تا 40 درصد از درآمدهاى بنیاد، مستقیماً به حساب اعضاى خاندان سلطنتی واریز میشد. هزینههای بنیاد پهلوى به طور پنهانى از خزانه مملکت تأمین مىشد و بنیاد سالانه بیش از 40 میلیون دلار کمک مالى دریافت مىکرد که محل مناسبى براى زد و بند و فرار از مالیات بود. برخی برآوردها، درآمد ماهیانه بنیاد پهلوی را 12 میلیون دلار تخمین میزد.
شاه قسمتى از پول حاصل از فروش سالانه نفت و نیز وامهاى دریافتى از آمریکا و بانک جهانى را به حساب بنیاد پهلوى منتقل مىکرد. این بنیاد به ظاهر خیریه، در واقع پوششی براى چپاول ثروت ملی و تاراج دارایىهاى کشور و انتقال آن به خارج بود. بنیاد پهلوى منبع مهم اعمال نفوذ در بخشهاى مهم اقتصادى کشور و منبع پاداش به حامیان رژیم نیز محسوب میشد.
بنیاد پهلوی با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی در مدت کوتاهی توانست صاحب یا سهامدار بیش از دهها بانک و شرکت سرمایهگذاری، شرکت بیمه، دهها هتل و کازینو، دهها شرکت تجاری، شرکتهای ساختمانی و صنعتی و شرکتهای کشت و صنعت شود. عاقبت چنان شد که بنیاد در سال 1352 توانست یک ساختمان 50 طبقه را در نیویورک خریداری کند. فعالیت اقتصادی غیرقانونی بنیاد چنان چشمگیر شده بود که احسان نراقی، یکی از مشاوران فرح، معتقد بود: «فعالیتهای شک برانگیز بنیاد موجبات اضمحلال سلطنت را در ایران پدید میآورد.» اختلاس دربار توسط بنیاد پهلوی چنان آشکار شده بود که یک مجله نیروهای مسلح آمریکا نوشت: «بنیـــاد پهلوی به یک وسیله قانونی برای افزودن ثروت خانواده سلطنتی ایران تبدیل شده است.»
آنچه روشن است این که بنیاد پهلوی تنها منبع درآمد خاندان سلطنتی نبود. این بنیاد یکی از صدها درگاهی بود که شاه و خانوادهاش با سوءاستفاده از آن، اقتصاد کشور را هدف قرار داده بودند. به تعبیر آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در ایران: «همان طور که در رابطه با خاندان سلطنتی شایعاتی وجود داشت، بنیاد [پهلوی] هم شدیداً متهم به فساد بود؛ متهم به این که یک بودجه ریخت و پاش و کارچاق کنی دمِدست برای شاه و طفیلیهای دور و برش بود.»
منبع:
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
irdc ir/fa/news/6509/