💠ملاقات با امام زمان(عج) ═༅༅═❥✦༅﷽༅✦❥═༅༅═ ↩️بخش پنجم: ●و به همراه مردم حجّ اسلامــی را انجام می‌دهـــم و به مــــدینه مـــیروم ، حجـــره (اطـــاق خـــاص حضـــرت رســــول(ص) را خراب کرده، آن دو تــــن را کــه در آنــــجـا مدفون هستند،بیرون می‌آورم و دستـور می‌دهم آنـها را با بدن‌های تــازه به کــنار بقیع بیاورند. به دو شاخة خشـکیده امـر میکنم آنها را به دار بیاویزند و مردم به وســـیلة آن دو آزمـــایـش مـــــی‌شوند، امّا سخــــت‌تــر از آزمـــایـــش اول. منــــادی از آســـمان صدا می‌ زند! ای آســـمان! نابـود کن.و ای زمیـن! بگیر. در آن روز بــر روی زمین کســـی باقی نمی ماند جز مــؤمنی که قلبـــش خالص به ایمـــان باشد. عـرض کــردم: مولای مـن! بعد از آن چه می‌ شــود؟ فرمود: بازگـــشت، بازگـــشت، بعد ایـــن آیه را تـــلاوت فرمود: ثمّ رددنا لکــم الـکرّة علیــهم و أمددناکم بأموالٍ و بنیــنٍ و جـــعلنـاکم أکـثر نفیـراً1 پـس (از چنـــدی) دوبـاره شـــما را بر آنان چیره نمـودیم وشما رابا امـوال و پسـران یـاری دادیـــم و [تعـداد] نفـــرات شــــما را بیشتر کردیم. علی بن مهزیارگوید: چند روزی میهـمان آن حضرت درآن خیـمه بودم،واســتفاده از انـــوار و علـومـــش می‌کـــردم! تا آنـکــه خواستم به وطن برگـــردم. مبلــغ پنجــاه هزار درهم داشتم، خواســـتم به عـنـوان وجوهات تقدیم حضورش کنم. امــام(ع) فرمـــودند: از قبول نکـــردنــــش ناراحـت نـشـوی، این به علــت آن اســــت که تـوراه دوری درپیـش داری وایــن پـول مورد احتیاج تو خواهد بود. پس خداحــافظی کـردم و به طرف اهــواز به راه افـتــــادم ، و هـمیـــــشه به یــــاد آن حضرت و محبــت‌ های ایــشان هســتم و آرزو دارم باز هــم آن حـــضـرت را ببـــــینم. پایان بخش پنجم ادامه دارد... 📚کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج) ─┅═༅═❥༅🌼༅❥═༅═┅─ ╔ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------------- 🆔 @khademan_emamezaman