پادگان ابوذر، علی کارهای خطاطی را انجام می‌داد،هنرمند بود در همه چیز.  یه روزتب کرد بعد فهمیدم مسؤولش گفته یک پارچه‌نویسی فوری داریم و او نتوانسته بود به نماز جماعت برسد، به خاطر همین تب کرد!  وقتی علی می‌خواست برای شهادت برود، لباس‌های نو خودش را درآورد، گفت: نکند مال بیت‌المال خراب شود!