🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم... صبح که دلم برایش تنگ می‌شود و گریه می‌کنم😭 شب به خوابم می‌آید و من را دعوا می‌کند و می‌گوید «برای چه ناراحتی؟». از نحوه هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت... هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا علیه السلام حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد🍃 و به صورت واضح می‌گفت «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره😔دوست داری نحوه من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید. راوی خواهر شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌺🍃 🌺🍃 🍃🌺