امروز دوشنبه به یک مدرسه غیرانتفاعی پسرانه در شمال تهران رفتم. در حوالی ظفر. به جز یکی دو مورد، تقریبا هیچ سوال اقتصادی دیگری کسی نپرسید. سطح سوالات و دغدغه های بچه ها کاملا با محیط و مکان مدرسه سنخیت داشت. عموم سوالات حول مسایل فرهنگی، تاریخی و تمدنی بود. تا جای ممکن سعی کردم با زبان ساده پاسخ بدهم. طبق معمول وقتی جلسه تمام شد، انبوهی از سوالات بچه ها باقی مانده بود. بیشتر جلساتی که می روم دو ساعته است. معمولا هم وقت کم می آید. علتش هم این است که بچه ها فرصت هایی که بتوانند درباره موضوعات مختلف سوالات شان را بپرسند کمتر پیدا می کنند. واقعیت این است که عمده مدارس روی درس و کنکور تمرکز کرده اند و معمولا فرصتهای پرسش و پاسخ آزاد درباره موضوعات مختلف غیر درسی کمتر فراهم می شود. امیدوارم به تدریج این مدل جلسات در مدارس مختلف بیشتر شود و البته به صورت مستمر برگزار گردد. تک جلسه، فایده چندانی ندارد، اما استمرار این جلسات با حضور افراد مختلف، بسیار اثرگذار خواهد بود. در حد توان دارم سعی می کنم شمع اول را روشن کنم. امیدوارم بقیه دوستانی که این توانایی را در خودشان می بینند، این مدل کارها را ادامه دهند. اگر کسی هنوز به سیستم بوروکراسی و مسئولان امید دارد، یعنی هنوز اصل ماجرا را متوجه نشده. اگر کسانی که در این حوزه دغدغه دارند کاری را خودشان انجام دادند چه بهتر، وگرنه کس دیگری این بار را بر دوش نخواهد گرفت. ولو اینکه صدها سازمان و نهاد و اداره چنین مسئولیتی را برعهده داشته باشند...