زندگینامه شهید الله کرم آشفته الله کرم آشفته فرزند محمد در سال ۱۳۴۷ در بندر طاهری متولد شد. به علت مشکلات، تنها توانست تحصیلات خود را تا سال های اولیه دوره ابتدایی به انجام رساند. پس از آن وارد عرصه کار شد و برای تأمین مخارج خانواده، مدتی به کارگری پرداخت. 07,582 6 دقیقه برای خواندن مقاله لازم است    نام پدر: محمدنام مادر: فاطمه ناصریان تاریخ تولد: 1347محل تولد: بندر سیراف وضعیت تاهل: مجردتحصیلات: در حد خواندن و نوشتن وضعیت اشتغال: آزادعضویت: بسیجی تاریخ شهادت:1367/4/4محل شهادت: جزیره مجنون عملیات: تک دشمن محل دفن:بندر سیراف سیراف| سرویس چهره ها : شهید الله کرم آشفته فرزند محمد و فاطمه در سال یکهزار و سیصد و چهل و هفت از روستای طاهری (سیراف) چشم به جهان هستی گشود . در صورتی‌ که مطالعه قسمت خاصی از این زندگی نامه مد نظر شماست، با انتخاب عناوین ارائه شده در فهرست زیر به موضوع دلخواه خود برسید. زندگی نامه شهید  الله کرم آشفته فرزند محمد در سال ۱۳۴۷ در بندر طاهری متولد شد. به علت مشکلات، تنها توانست تحصیلات خود را تا سال های اولیه دوره ابتدایی به انجام رساند. پس از آن وارد عرصه کار شد و برای تأمین مخارج خانواده، مدتی به کارگری پرداخت. الله کرم با تشکیل بسیج مستضعفین، با شور و شوق در این نهاد مردمی ثبت نام نمود. در پایگاه مقاومت محل، حضور فعال داشت. وی در سال ۱۳۶۴ به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و در تاریخ 1364/04/19 از ناحیه هر دو پا مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در بیمارستان شهید چمران شیراز بستری گردید. وی بلافاصله پس از بهبودی، بار دیگر به جبهه های نبرد عازم شد تا همدوش دیگر رزمندگان اسلام به مبارزه بپردازد. شهید آشفته در آخرین اعزام خود در سال ۱۳۶۷ چندین ماه به عنوان تک تیر انداز و آر پی جی زن، دوشادوش دیگر رزمندگان اسلام به نبرد پرداخت و سرانجام در تاریخ 1367/4/4 در جزیره مجنون در اثر اصابت تیر به درجه عظمای شهادت نایل گشت. سجایای اخلاقی شهید به بوی گل، به روشنی ایمان نسبت به بزرگتر و کوچکتر از خود احترام قائل بود و به بستگان احترام زیاد می گذاشت. چهر های نورانی داشت. از خلق نیکوی او هیچ کس سیر نمیشد. نحوه ی برخوردش با دیگران چنان بود که همه مجذوب او می شدند. در سلام کردن همیشه پیشقدم بود. مرد میدان شهید آشفته از روحیه بالایی برخوردار بود به طوری که اطرافیان را با جنگ و شهادت آشنا کرده و بیشتر دوستان او در جبهه بودند. ایشان در بیرون از محیط خانه روحیه انقلابی داشت به طوری که همیشه درباره انقلاب و جنگ صحبت می کرد. سخن دوست سواد نداشت و در جبهه سواد فرا گرفت. کلاس ایشان در جبهه بوده است) در کلاس قرآن شرکت مستمر و فعال داشت و با هوش و درایت فراوانی که در فراگیری علوم قرآنی از خود نشان داد، زبانزد بچه های کلاس شده بود. او مداحی و نوحه خوانی نیز می کرد. بسیجی واقعی هرگز پست خود را ترک نمی کرد. عاشق خدمت در جبهه بود. هرگز ندیدیم که مراسم و محافل مذهبی را ترک کند. خود مراسم دعای کمیل برگزار می کرد. پست همسنگران را می گرفت و به جای آنها نگهبانی می داد و هرگز خسته نمی شد. ه مأموریتی را با جان و دل می پذیرفت و تا مرز شهادت پیش می رفت. مصاحبه با برادر شهید حبیب آشفته ۲۰ ساله بودم که برادرم شهید شد. وی هفت بار به جبهه رفته بود. ایشان دارای روحیه بسیجی بسیار بالایی بود. سواد و قرآن را در جبهه فراگرفت. در محافل عاشورایی جبهه نوحه خوانی می کرد. در لشکر ۱۹ فجر، و در گردان امام علی (ع) مشغول دفاع بودیم. در یکی از آخرین دفعات که حدود شش ماه با شهید همراه و همرزم بودم جزو گردان خط شکن بودیم چون هر لحظه ممکن بود عملیات شروع شود به هیچکدام از نیروهای گردان مرخصی نمی دادند. پس از شروع عملیات با برادرم و چند نفر دیگر، به عنوان نیروی ستون پنجم در چندین موضع از مناطق تحت تصرف دشمن کمین کرده بودیم که دشمن همه آن مواضع را بمباران کرد. شهید الله کرم بیشتر به عنوان آر پی جی زن ایفای مسئولیت می کرد. در یکی از عملیات ها چند اسیر عراقی گرفته بودیم که یکی از آنها روی مین رفت و پس از انفجار، الله کرم نیز مجروح شد. در اواخر جنگ، هنگامی که برای آخرین بار از جبهه برگشته بود و اطلاع یافت که برادرش به جبهه رفته چند روزی بیشتر نگذشت که دوباره به جبهه رفت. خبر شهادت ایشان را از طریق سپاه و بنیاد شهید و آشنایان شنیدیم چون ایشان با من واقعا مثل یک برادر بود با شنیدن خبر شهادتش حس غریبی به من دست داد.