غزلی در سوگ این خادم با اخلاص و این شاعر عزیز
در این شعر مانده صدایت هنوز
و در روضه ها گریه هایت هنوز
چنان گرم خدمت به موکب شدی
که گرم است دستت به چایت هنوز
همیشه فراری به سمت حسین!
کجا میرود رد پایت هنوز
خودم دیده ام رفتنت را ولی
نشد باورم ماجرایت هنوز
تو از داغ ارباب دق کرده ای
چه زود است بر ما عزایت هنوز
بگویند تا سالها دوستان
که خالیست ای دوست جایت هنوز
#محمد_خادم
@khadempoet