📌متن شبهه👇
سلام . در پاسخ به شبهه جمهوریت و اسلام ودیکتاتوری
این میشه عین دیکتاتوری که دشمن دنبال القاء آن به مردم است
مگر نه اینکه رهبر باید درصدد حفظ نظام باشد وخودشون فرمودند برای این نظام جان میدهم. ودرخطبه تاریخی فرمودند جسم ناقصی دارم واندک آبرویی که آنهم تقدیم نظام ولایی صاحب الامر، پس اجازه تغییرنظام را ازکجا آورده ؟
شما در بخشی از این شبهه فرمودید که میتونن نوع نظام را تغییر دهند؟منظورتون رو میشه بفرمایید..
این برای اکثریت گروه سوال شده و همچنین در قسمتی دیگر فرمودید رای مردم تنها با صلاح دید ولی فقیه هست ورای مردم تنها با تایید رهبری اثر داره واگر رهبر قبول نکنن ((مثلا رای مردم در انتخابات رو))میتونن تنفیذ رو انجام ندن ...که با مسئله دیکتاتوری مورد مقایسه قرار گرفته ...
📌 *پاسخ به شبهه*
🔶️ نظامِ بر اساس ولایت فقیه نه تنها موجب دیکتاتوری نمی شود، بلکه دشمن دیکتاتوری و دیکتاتورهاست.
ولایت مطلقه فقیه این است که او تمام اختیارات پیامبر و امامان علیهم السلام را دارد (تقریبا تمام) یعنی او می تواند در چهارچوب تعالیم اسلام عمل کند، او نمی تواند منافع شخصی خود را در نظر بگیرد، بلکه تنها اهداف اسلام و مصالح مسلمین را باید در نظر بگیرد.
از طرفی شرط بزرگ ولی فقیه داشتند تقوا و عدالت آن هم در حد بسیار بالای آن است، این شرط موجب می شود که او اهداف و منافع شخصی را در نظر نگیرد، بلکه مصالح اسلام و مسلمین را در نظر بگیرد.
اصلا نظام بر اساس ولایت فقیه چرا این همه دشمن دارد، چون این نوع تفکر دیکتاتوری و دیکتاتورها را نابود می کند.
🔶️ اینکه رهبر عزیزمان فرمودند باید این نظام را حفظ کرد و جانم را برایش می دهم، منظورشان نظام اسلامی بود، و گرنه جمهوری شکل حکومت است شاید روزی یقین حاصل شود که برخلاف مصالح اسلام و مسلمین است که در این صورت باید شکل حکومت تغییر کند.
قانون اساسی کف و حداقل اختیاراتی که ولی فقیه طبق اسلام باید داشته باشد برای وی در نظر گرفته است، طبق قانون تغییر شکل حکومت یعنی جمهوری اگر بخواهد انجام شود فقط با خواست رهبری معظم انجام نمی شود بلکه با پیشنهاد ایشان، بسیاری از بزرگان و نخبگان نیز باید آن را تایید کنند و عملا کار بسیار مشکلی است.
منظور ما از اینکه ایشان باید حتی بتوانند شکل نظام یعنی جمهوری را تغییر دهند این بود که معنای ولایت مطلقه فقیه این است که اگر ایشان تشخیص دهند که شکل جمهوری برخلاف اهداف اسلام و برخلاف مصالح اسلام و مسلمین است، در چنین شرایطی باید بتوانند شکل نظام یعنی جمهوری را تغییر دهد، ایشان منافع شخصی خود را نمی توانند در نظر بگیرند. ولی فقیه به محض اینکه تقوا و عدالت و دیگر شرایط را از دست بدهد از جایگاهش خلع شده است.
🔶️ منظور ما این نبود که رای مردم بی فایده و بی اهمیت است. رای مردم مقبولیت برای ولی فقیه و نظام اسلامی می آورد که بسیار بسیار مهم است. حرف ما این بود که رای مردم مشروعیت نمی آورد، چون در حکومت اسلامی معیار و ملاک خواست خداوند و دستورات اوست نه خواست مردم.
طبق قانون هم رهبری معظم اگر تشخیص بدهند مردم در انتخاب اشتباه کرده اند می توانند حکم رییس جمهور را تنفیذ نکنند، هرچند در عمل ایشان هیچ وقت شاید از این اختیار استفاده نکنند چون مصلحت کشور معمولا اقتضای این کار را ندارد.
🔶️مردم به خودی خود حق حاکمیت بر خود و جامعه خود را ندارند. حاکمیت از مالکیت ناشی می شود و مالکیت از خالقیت. یعنی انسان حاکم نیست چون مالک خود نیست، مالک نیست چون خالق خود نیست.
انسان چون خالقی دارد و از خودش چیزی ندارد، بنابراین تنها خالق انسان مالک انسان است، و چون تنها خدا مالک انسان است حق حاکمیت بر انسان را دارد. خداوند نیز پیامبران، امامان و فقهای جامع الشرایط را حاکم بر مردم قرار داده است چون بهتر می توانند دین خدا را اجرا کنند. به همین دلیل حکومت پادشاهان طاغوتی و حرام است.
انسان از تمام مصالح و مفاسد مادی و معنوی، دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی امور مختلف آگاه نیست تا بتواند برای خود وضع قانون کند و بر خود و جامعه اش حاکم باشد.
@khakriz_shohada