سخت بود تجربه ی عید بدون پدر... و از دیشب چه بغض ها که فرو نخوردم و چه آه ها که فرو نبستم فقط و فقط بخاطر شادی قلب حضرت مولا... یا امیرالمؤمنین میدانم که تمام عالم را اگر بگردم شادمان تر از تو و فاطمه ، امروز نمی یابم... دیشب و امروز خیلی سخت گذشت با دیدن جای خالی پدر... علی جان روزم را با لبخند ،که با غم کمرنگ گشته بود ، آغشته کرده ام تا کسی دلش نگیرد در این عید بزرگ... اما چه کنم که شادی برایم رنگ باخته و غصه در قلب کوچکم خانه ساخته ... مولا جان شیرینی نگاهت را وقتی که پا به نجفت گذاشتم چشیدم، گرمی آغوشت را وقتی سرم بر انگور های ضریحت بود فهمیدم، و دست نوازشت را وقتی که روبروی ایوان طلایت زیر نور گنبدت اشک میریختم،حس کردم... باز هم تو را میخواهم برای قلب خودم و تمام قلب های یتیم و محزون و مغموم دنیا... بلکه کمی بی قراری هایمان آرام گیرد در کنار دعاهای پدرانه ات... منتظرم💔 @khalvatevesal