🏴 همراهی الیاسری با وجدان خبرنگاری ✍ موکبداران عراقی راهپیمایی اربعین با رهبر انقلاب - بخش چهارم 🔹...صحبت‌های پرحرارت و البته طولانی الاعرجی که تمام می‌شود، مجری برنامه که به احترام مهمانان، مراسم را به زبان عربیِ زیبایی اجرا می‌کند از سیدهاشم الیاسری می‌خواهد پشت تریبون برود. پیرمردی موی‌‌سفید کرده و یحتمل در دهه‌های هفت‌و‌هشت زندگی با دشداشه و چفیه‌ی عربی و عقال مشکی‌رنگ بر سر. آرام و شمرده‌شمرده حرف می‌زند. حرف‌هایش را تا حد زیادی می‌فهمم. حماسه‌ی قبلی جناب مترجمِ همراه هم باعث شده که برای ترجمه‌ی عین حرف‌های الیاسری سراغش نروم. الیاسری نمونه‌ی تیپیکال یک بزرگِ عرب است. انگاری که بزرگ یک قبیله باشد. به زحمت صحبت می‌کند، حرفش را با سلام به پیامبر(ص) و خاندانش شروع می‌کند و بعد هم معرفی خیلی کوتاه خودش و موکبش و حتی شماره‌ی عمودِ محل استقرارشان. 🔹این را هم می‌گوید که موکب‌شان هر سال در طریق‌العلماء برپا می‌شود. ادامه‌ی حرف‌هایش که از روی یک متن نوشته‌شده می‌خواند در عین کوتاهی، سنگین و وزین است: «ما خادمان اهل‌بیت(ص) از جمهوری اسلامی تشکر می‌کنیم. آیت‌الله العظمی خامنه‌ای هم در ثواب پذیرایی از زائران حسینی با ما شریک است. ایرانی و عراقی، ید واحده هستند.» الیاسری اینها را می‌گفت و من متوجه حرف‌‌هایش می‌‌‌شدم بدون اینکه سراغ جناب مترجم بروم یا آویزانش شوم. پر بیراه هم نمی‌گوید این وجدانِ مادرمرده که زبان آنقدرها هم که فکر می‌کنم مانع پیچیده‌ای نیست. رها کنم تا نیامده و صدایش را به تحقیر بلند نکرده! 🖼 ادامه در بخش پنجم 🔍 متن کامل را بخوانید: khl.ink/f/43489