پس از عاشورا، یزید در کاخ خود به امام سجاد گفت: دیدی خدا با پدرت حسین چه کرد!؟ مناظره‌ای مفصل بین امام و یزید شکل گرفت! یزید از بیم آنکه مبادا آشوب شود به مؤذن دستور داد اذان بگوید: اَللّهُ اَکبَرُ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ همینجا امام سجاد گفت: می‌شنوی یزید؟! این محمد که در اذان میگویند پدربزرگ من است، نه پدربزرگ تو! یزید؛ حسین را به شهادت رساند و داغی بزرگ و ابدی بر دل شیعه گذاشت! ولی یزید، جانِ حسین را گرفت نه راهِ حسین را راه که ادامه دارد، راهی دشوار با مقصدی روشن، مقصدی به روشنیِ خدای حسین ... گیرم که شاهی از سر زین بر زمین زدی این اسب بی سوار نمی‌ماند، ای یزید https://eitaa.com/khandani