یه بارپسرم دو یا سه سالش بود رفتیم مهمونی خونه اقوام شوهرم خیلی پولدارن و با کلاس
ما هم با یه چسان فیسانی رفتیم چشمتون روز بد نبینه میوه آوردن هلو بود پسرم تا دید بلند بلند میگفت اینا چی ان؟؟؟؟
چه خوشمزه ان😋
بابا از اینا بخر ما از اینا نداریم😭😭
مردیممم ازخجالت😣
هی میگفتم مامان هلوئه دیگه دیشب خوردی
میگفت نه ما از اینا نداریم 😭
آبرو برامون نذاشت دیگه مهمونی باکلاس نبردیمش😅
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak