📌بهانه ای جور کن برای بوسیدن و بغل کردن ! خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش وحسش نمیکنیم : چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ،دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ،خوشبختی بود !خنده های کودکیهامان ،شیطنت ها ،آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود !اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ! چای را به غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ،زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ! گفتند ساکت ! مردم خوابیده اند و ما غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ،خوشبختی را ندیدیم یا نخواستیم ببینیم شاید! اما حالا رفیق جانم ! هر‌کجا که هستی ، هر چند ساله که هستی،با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی که همه مان داریم ،امروز را قدر بدان !خوشبختی های کوچکت را بشناس و بفهم و باور کن! برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش ؛ برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد ، هنوز هست ،بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست .برای تقدیم یک شاخه گل به همسرت . رفیق جانم !خوشبختی ها ماندگار نیستند ،اما می شود تا هستند زندگیشان کرد نفسشان کشید ...یادمان باشد بزرگترین خوشبختی ؛ " عشق "است! ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸