࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ @Quran124 ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ 🌺 قسمت اول ➡️ ...ادامه بحث قبل 🏴 میعادگاه عشاق و مراتب عاشقی (قسمت ۲۵) موضوع این بحث: ⛔ چه می دانند آنان که می گویند:⬇️ برای حسین عربی گریه می کنید، که ۱۴ قرن قبل توسط عموزادگان، روی اختلافات عشیره ای کشته شد؟ 🎤 سخنران: استاد غلامرضا صادقزاده 📝تکمیل و ویرایش: اتاق فکر اندیشکده[۱] 🖤 سوال: سِرّ ابدی و جاویدان بودن، قیام امام حسین (ع) چیست؟ 🚩جواب: «امام و برخی از شهدای کربلا به "مقام بقای بعد از فنا" رسیده‌اند.» 🖤 قبلا بیان شد که مقام شهدای کربلا مقام بزرگی بود، اما این مقام چه بوده؟ و چه ارتباطی با جاویدان شدن آثار آن دارد؟ 🏴 از جمله سوالاتی که اصحاب امام حسین (ع) در اوج فداکاری از امام می‌پرسیدند این بود که: «أرَضیتَ؟ وفیتُ؟» [ آیا از من راضی هستی؟ آیا به عهدم وفا کردم؟] این سوالات، همان مقام اتصال است که در آن مقام «...کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ» (قصص/۸۶) [جز ذات او همه چيز نابودشونده است ] 🏴در فدای امام شدن و پیوستن به ذات خداوندی در پرتو امام، دوئیت از بین می‌رود. 👌تا دوئیت باقی است، وفا و رضایت صورت نمی‌گیرد و به کربلا راهت نمی‌دهند و می‌گویند تو کورکورانه آمده‌ای و خالص نشده‌ای مولوی داستان عاشقانه‌ی زیبایی را تعریف می‌کند: آن یکی آمد درِ یاری بزد گفت یارش کیستی ای مُعتَمَد گفت من گفتش، برو هنگام نیست بر چنین خوانی، مقامِ خام نیست عاشقی ناآگاه از راه و رسم عاشقی، آمد در زد و معشوق از او پرسید کیستی؟ او پاسخ داد: من معشوق گفت: برگرد که تو هنوز با من یکی نیستی. نمی‌شود که هم معشوق باشد و هم تو باشی. اذا جاء نهر الله بطل نهر عیسی. بعد این، عاشق رفت و گشت و «پیر راهی» پیدا کرد و از تعلقات، خودش را آزاد کرد و سیر و سلوک نمود و شبیه معشوق که شد، آمد و دوباره در زد. بانگ زد یارش که بر در کیست آن گفت بر در هم، تویی ای دلستان گفت اکنون چون منی، ای من درآ نیست گنجایی دو من، در یک سرا ❤‍🔥 امام حسین علیه السلام بر شهدای کربلا جلوه ویژه داشت، از یکی با «صورت» دل می‌برد، از یکی با معنی. کسی که با معنی از او دل می‌برد، به "فنا" می‌رسید. از برخی هم که مقام بالاتری داشتند با ورای صورت و معنا دل می‌برد. این مقام، «بقاء بعد الفنا» است که آن‌جا دیگر من و او و تعینات باقی نمی‌ماند. 💦 اینجا قطره به دریا وصل می شود، دریایی که باقی است، و قطره به بقای دریا باقی است، اما واصل به درگاه خداوند متعال به بقای خدا باقی است. 🦋 عاشق تا یک جایی به معشوق نیاز دارد. جبرئیل به حضرت ابراهیم می‌گوید که آمده‌ام تو را از آتش نجات دهم، پاسخ می‌دهد من به تو نیازی ندارم، بلکه به خدا نیاز دارم. جبرئیل رو، رفتنت ز اینجا نکوست رو نشو حائل، میان ما و دوست 🏴 این مقام فنا است، چون خودش را هم، همان‌گونه که خدا را می‌بیند، می‌بیند. اما عاشق در «مقام بقاء بعد الفنا» می‌گوید من به خدا هم نیازی ندارم...، زیرا منی نیست که بخدا محتاج باشد. چون بین من و او دوئیتی وجود ندارد تا من به او، احتیاج داشته باشم، منی نیست هرچه هست خداست، اگر منی باشد، آن من خداست ┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄ 🌺 تقدیمی اندیشکده «عرفان، قرآن، اخلاق، سیاست و اجتماع» 💠ادامه این موضوع در (قسمت دوم)