سلام بر حاج خانم شجاعی
یه خاطره هم بگم از خواستگاری
چند وقت پیش یه بنده خدایی مادرش و خواهرش اومدن خواستگاری من فکر کردم پسرشون رو میارن ولی نیاوردن
منم همچین حجاب کرده بودم حرصم ام در اومده بود
بعد مامانه گفت راحت باش دخترم حجابتو باز کن گفتم نه ممنون راحتم 😂
بعد نمی دونست چی بپرسه انگار جلو ی من به مامانم می گفت دخترتون مهربون هستن؟
با پدرشون خوبن؟ با برادرشون خوبن؟
قیافه من 😐😶😂
..
بعد یه مورد دیگه ام بود معرفی کرده بودن ما رو .
خانومه زنگ زده بود می گفت پسرم دیپلمه و شاگرد یه مغازه دار هستش (حالا من خودم دانشجو و شاغلم ولی اهمیت ندادم)
ولی خب ! قد بلند و چشم رنگیه!
برا همین دختر خشششششگل می خواد
(بعد ام سه ساعت از قیافه من پرسید و گفت ) شما ام اول عکس دخترتونو بفرستید اگه پسرم پسندید میایم . :))))))))))))
کانال خاطرات سمّی خواستگاری
🙊🙊🙊🙊
@khastegarybazi