✂️|برشی از کتاب
گفتند شما امروز با حکم حضرت امام به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدهاید!
گفت: وقتی این خبر را شنیدم، غم و اندوه عجیبی، تمام وجودم را گرفت. در دل گفتم: خدایا، تو شاهدی که دنبال مقام نیستم. ما برای رضای تو تا پای جان اینجا با ضدانقلاب میجنگیم. مسئولیت بزرگ جنگ با عراق، با آنهمه مشکلات را چه کنیم؟!
گفت: بلافاصله وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و بعد هم دعای امام زمان را. به آن حضرت متوسل شدم که آقاجان، فرمانده اصلی، شما هستید؛ کمکم کنید؛ آرامشی به من بدهید تا بتوانم به عنوان سرباز کوچک شما خدمتگزاری کنم.
گفت: پس از نماز و توسل، آرامش به وجودم برگشت.
📖سفر به روزهای جنگ
✍نویسنده سعید علامیان
جهت سفارش کتاب به ادمین یا سایت خط مقدم مراجعه کنید.👇
🆔
@khatemoqadam_ir