یادداشتی از یک دوست دانشجو
ما مردمان بی انصافی نیستیم
🔺سرداری از سوی دشمن همیشگی ترور می شود، ملتی متحد و یکپارچه به پا می خیزد و خواستار انتقام، آن هم
#انتقام_سخت از شیطان بزرگ، از سگ هاری که تاریخ ثابت کرده است باید کاری کرد که سر جایش بنشیند وگرنه هاریش بیشتر دامانمان را می گیرد، می شود.
🔹انتقامی گرفته می شود، همه خوشحال از انتقام گرفته شده اما...
🔹اما بعد از چند روز مشخص می شود در کنار این انتقام خطایی بزرگ رخ داده است؛ خطایی که غمی جانسوز را ببار آورده؛ غمی که آن چنان سنگین است که ملت را دوباره عزادار می کند.
🔹و اما پیدا می شود مردی از تبار حاج قاسم که مسئولیت این خطایی که عضوی از مجموعه اش مرتکب شده، به گردن می گیرد؛ از بروز این خطا آرزوی مرگ کرده و در مقابل چشم همه عذرخواهی می کند. کاری که شاید تا به حال کمتر مسئولی به خاطر خبط زیر مجموعه اش کرده باشد.
🔹ولی آیا هدف چون منی که قلم بدست گرفته ام، این است که فقط اظهار کنم کار چنین مردی بزرگ بوده و این خطا کوچک و قابل چشم پوشی است؟
نه هرگز...
🔹هدفم این است که بگویم دور خطا را خط قرمز می کشند که خوب قابل دیدن باشد، اصلاح و دیگر تکرار نشود؛ نه اینکه کل کار این مجموعه ی فداکار را خط بکشیم!
حرف این است که بی انصافی ست بعد از ۴۰ سال، با یک خطا، گرچه بزرگ، تمام زحمت ها و فداکاری ها را خط بکشیم!
🔹 گرچه داغ جان های رفته نفس گیر است و دیگر باز نمی گردد؛ اما فریب اشک تمساح ها را نباید خورد که اگر اشک واقعی بودند، چرا بعد از این اتفاق جاری نشدند و شمع ها را به نشانه ی عزا روشن نکردند؟ چرا بعد از اعلام خطا از جانب کسانی که جان وآبرویشان را برای این ملت گذاشته، شروع کرده اند به اشک ریختن و آه وناله سر دادند؟
🔹حواسمان باشد چند روز پیش ملت بزرگ ایران برای قدردانی از مجاهدت های مردی از تبار همین مردانی که حالا اشتباه خود را اعلام کرده اند یکپارچه ومتحد شده بود!
🔹حواسمان باشد همه باهم و در کنار هم این غم را به دوش بگیریم. همان طوری که غم سردار را همه باهم به دوش گرفتیم و این باهم بودن است که دشمن را عقب می راند.
🔻دشمنی که خود باعث این غم ها شده، نمی تواند جایی در بین ما داشته باشد؛ و نه آنان که به شیوه ی دشمن غمگساری می کنند.
#رها_عبداللهی
@khatevelayat