🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه ختم دختر کوچک روزسوم
#فوت برسانحه تصادف
#هفتم چهلم وسالگرد
#روضه حضرت رقیه
#استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اسلام علیکم یا اهل بیت النبوة وموضع الرسالة
♦️فلك بردی زباغم حاصل من
♦️زدی آتش توآخربر دل من
♦️ندیدی اشک چشم مادرش را
♦️چرا بردی زباغش حاصلش را
♦️عجب نامردی ای دنیای فانی
♦️ربودی دخترم رادرجوانی
♦️زخاک غم گل من راسرشتید
♦️به تقدیرم چنین غم را نوشتی
مجلس امروز به مناسبت دختری مهربان خواهر ی دلسوز که درسن کودکی اجل بهش مهلت نداد براثرسانحه دلخراش تصادف ازدنیا رفته برگزار گردیده است خانواده محترم داغ فرزند خیلی سخت است شما چقدر آرزو داشتی خدا به شما اولاد بده وحاضرنبودی کوچکترین صدمهای به فرزندتان برسد ولی افسوس که درسن کودکی ازدنیا رفت خدا به شما صبر بده
اما خانواده محترم شما.. مدت هفت روز است که جای خالی نازنین دختر رو احساس می کنید امروزهمه دوستان آشنایان فامیل همسایگان امدند از روز اول درکنارتان بودند به شما تسلیت گفتند ودرمجلس عزیزتان شرکت کردند
حالا دلها اماده شد برای رقیه سه ساله
امام حسین ناله بزن..
عجب یتیم نوازی کردن هرجا بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش خیلی روضه خوندنش طول نکشید،یه وقت عمه سادات دید دیگه صداش نمیاد،خرابه تاریک بود،چشم چشم رو نمیدید،عمه جانش گفت:ساکت باشید خسته بود دوباره خوابش برد...آی خدا نیاره دختر امانت رو دستت جون بده...خانوم زینب آروم آروم آمد جلو، آروم تکونش داد رقیه جان...دید دیگه جواب..
نمیده...حسین.... ، اون زن غساله نازنین بدن دردانه ی ابی عبداله رو غسل میداد یه وقت سوال کرد سرپرست این بچه کیه همه خانم زینبو نشان دادن گفت این بچه به چه بیماری مبتلا شده که بدنش سیاه و کبود شده و از دنیا رفته ، یه وقت دید عمه سادات داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت خانم منو ببخش اگه ناراحتت کردم خانم زینب فرمود این دختر امام حسینه ، هروقت بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش نمیدانم شاید یاد صورت کبود مادرش افتاد - زمزمه کن
یا زهرا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴🏴