چالش ازدواج سنتی🤪
من و داداشم دو قلویم از جایی که مامانم عاشق داداشمه همش قربون صدقه اون میشه من خیلی حسودیم میشد.تا اینکه جفتمون به سن ازدواج رسیدیم مامانم به داداشم پیشنهاد داد بیا سوار موتور بشیم به بهانه از جلوی دبیرستان دخترانه رد بشیم تو یه نگاه بنداز اگه از کسی خوشت اومد بهم بگو برم تحقیق بعدم خواستگاری.خلاصه این ترفند عروس انتخاب کردن مامانم بالاخره بعد یک هفته جواب داد و داداشم یه دختر و انتخاب کرد مامانم دختره رو تعقیب میکنه و میره خونه طرف و قرار خواستگاری میزاره برای آخر هفته😤آخر هفته شد سانتال مانتال کردیم رفتیم خواستگاری دختره یه داداش غیرتی داشت قشنگ نشسته بود چفت خواهرش و با غضب داداشمو نگاه میکرد منم مثل همیشه با یه نیش خند نظاره گر بودم که یهو داداش دختره اومد جلوی من و رو کرد به خانوادش و با داد گفت اگه قراره این وصلت سر بگیره من یه شرط دارم😳😱😱😱😱😰
میخوای بدونی پسره چه شرطی برای خانوادش میذاره بدو بزن رو لینک ادامشو بخون😢😱👇🔥
http://eitaa.com/joinchat/1944649754C4486e88833
بدو بدو بیا کلی چالش خنده دار داریممم🤩☝️