خشتـــ بهشتـــ
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم🌷 #معرفی_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی روزهای آخر آخر آذرماه بود. با ابراهیم
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم🌷 «دخترباز»ی که از «ابراهیم هادی» ترسید! پیوند الهی عصر یکی از روزها بود. ابراهیم از سرکار به خانه می‌آمد. وقتی وارد کوچه شد برای یک لحظه نگاهش به پسر همسایه افتاد. با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت! می‌خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیافتد. چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد. این بار تا می‌خواست از دختر خداحافظی کند، متوجه شد که ابراهیم در حال نزدیک شدن به آن‌هاست. دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل آن پسر قرار گرفت. قسمت سیزدهم Join🕊 @shohadae_sho