🔴درس آخر سال 🔹شهریور سال 1358 وقتی ابوالحسن بنی‌صدر در جلسات مختلف مقابل کارشناس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا «CiA» می‌نشست و صحبت می‌کرد، تقریبا جزئی‌‌ترین حرکاتش توسط آنها تحت نظر قرار داشت. 🔸برای آنها همه‌چیز مهم بود؛ اینکه بنی‌صدر از تعداد محافظانی که دارد لذت می‌برد، به‌جای لباس‌های آماده، لباس‌های سفارشی می‌پوشد، ساعت طلای گران‌قیمتش را حین صحبت به رخ می‌کشد و... با رفتارشناسی بنی‌صدر آنها به ویژگی‌ها و نقاط ضعف شخصیتی او پی بردند و در نتیجه راترفورد «نام مستعار مأمور CiA» او را برای ادامه همکاری مناسب ارزیابی کرد. 🔹مارس 2010 وقتی هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا به دیدار ولادیمیر پوتین می‌رفت؛ کارشناسان وزارت خارجه آمریکا او را نسبت به برخی ویژگی‌های شخصیتی پوتین توجیه کردند تا در صورت لزوم با استفاده از آنها به پیشبرد گفت‌وگوها کمک کند. آنها به کلینتون گفتند پوتین به طبیعت‌گردی علاقه دارد و از حیوانات بزرگ خوشش می‌آید. این پیشنهاد مؤثر واقع شد و درست در زمانی که فضای مذاکرات دوجانبه آنها تند و متشنج شده بود وزیر خارجه آمریکا ناگهان از تلاش‌های پوتین برای حفظ نسل ببرهای سیبری سؤال کرد. در کمتر از یک دقیقه همه چیز تغییر کرد؛ فضای جلسه گرم و صمیمی شد تا جایی که پوتین، کلینتون و همراهانش را به دفتر شخصی‌اش برد و با شوق و اشتیاق درباره ببرهای سیبری، خرس‌های قطبی و پروژه نجات نسل آنها توضیح داد. در میان مقامات آمریکایی حاضر در اتاق برای هیچ‌کس سرنوشت ببرهای سیبری یا خرس‌های قطبی مهم نبود؛ مهم این بود که پوتین گارد بسته‌اش را باز کرده است. ✍ادامه دارد