⬅️ فصل در بيان مراتب نفاق است
💢بدان كه از براى نفاق و دورويى، مثل ساير اوصاف و ملكات خبيثه يا شريفه، درجات و مراتبى است در جانب شدت و ضعف. هر يك از اوصاف رذيله را كه انسان در صدد علاج آن برنيايد و پيروى از آن نمايد، رو به اشتداد(محکم شدن) گذارد. و مراتب شدت رذايل چون شدت فضايل غير متناهى است. انسان اگر نفس امّاره را به حال خود واگذار كند، به واسطه تمايل ذاتى آن به فساد و ناملايمات عاجله نفسانيه و مساعدت شيطان و وسواس خنّاس ميل به فساد كند، و رذايل آن در هر روز رو به اشتداد و زيادت گذارد تا آنجا رسد كه آن رذيلهاى كه از آن پيروى كرده صورت جوهريه نفس و فصل اخير آن گردد
🔺و تمام مملكت ظاهر و باطن در حكم آن درآيد.
👹 پس، اگر آن رذيله، رذيله شيطانيه باشد، همچون نفاق و دورويى كه از خواص آن ملعون است- چنانچه قرآن شريف از آن خبر داده بقوله: و قاسمهما إنّي لكما لمن النّاصحين. [2]
👹«قسم خورد از براى حضرت آدم و حوّا، سلام اللّه عليهما، كه من از پند دهندگان شما هستم.» با آنكه به خلاف آن بود- مملكت تسليم شيطان شود، و صورت اخيره نفس و باطن ذات و جوهر آن صورت شيطان گردد، و صورت ظاهر آن نيز در آن دنيا ممكن است صورت شيطان باشد،
🔺گرچه در اين جا به صورت و شكل انسانى است.
⭕️ پس، اگر انسان از اين صفت جلوگيرى نكند و نفس را سرخود كند، به اندك زمان چنان مهار گسيخته شود كه تمام همت و همش را مصروف اين رذيله كند، و با هر كس ملاقات كند با دورويى و دو زبانى ملاقات كند، و خلط(مخلوط کردن) و آميزش با كسى نكند جز آنكه آلوده باشد به كدورت دورنگى و نفاق، و جز منافع شخصى و خود خواهى و خود پرستى چيزى در نظرش نباشد، و صداقت و صميميت و همت و مردانگى را بكلى زير پا نهد و در تمام كارها و حركات و سكنات دورنگى را به كار برد، و از هيچ گونه فساد و قباحت و وقاحت پرهيز نكند. چنين شخصى از زُمره بشريت و انسانيت دور
🔺و با شياطين محشور است.
♨️اينها كه گفته شد به حسب مراتب شدت و ضعف در خود جوهر نفاق بود، و نيز به حسب متعلق فساد آن فرق دارد. زيرا كه گاهى نفاق كند در دين خدا، و گاهى در ملكات حسنه و فضايل اخلاق، و گاهى در اعمال صالحه و مناسك الهيه، و گاهى در امور عاديه و متعارفات عرفيه. و همين طور گاهى نفاق كند با رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، و ائمه هدى، عليهم السلام، و گاهى با اوليا و علما و مؤمنين، و گاهى با مسلمانان
🔺و ساير بندگان خدا از ملل ديگر.
📌البته اينها كه ذكر شد در زشتى و وقاحت و قباحت فرق دارند، گرچه تمام آنها در اصل خباثت و زشتى شركت دارند و شاخ و برگ يك
🔺شجره خبيثه هستند.
[1] اصول كافى، ج 2، ص 343، «كتاب ايمان و كفر»، باب ذى اللسانين»، حديث 1.
[2] (اعراف- 21).
https://eitaa.com/khoban72