💫🌹معلم می گوید: من برای خودم هم نمی توانم تضمین بدهم چه برسد به حسین آقای شما، ولی خدا بزرگه اونو بفرست انشاالله خدا محافظت می کنه. هردو با هم اعزام می شوند، معلم درگروهان، 🔺فرمانده دسته می شود ودانش آموز پیک دسته 💫❤️در تاریخ سی ام اردبیهشت ماه سال 1365 عملیات پاتک مهران، بالای تپه رضا آباد، سرشب معلم به شهادت می رسد، حسین 15 ساله، بالای سر معلم خود با گریه می گوید، 🔺انتقامت را خواهم گرفت. 💫🌷نزدیک اذان صبح حسین زخمی می شود، حسینی که متولد عید قربان است، به شدت تشنه است، می خواهند به او آب بدهند می گوید: می خواهم مثل اربابم امام حسین (علیه السلام) لب تشنه شهید شوم، با لب تشنه با صدای السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) 🔺به معلم شهیدش پیوست. 💫🌷🌷این معلم عزیز کسی نیست جز، شهید علی حیدری پور 38 ساله و دانش آموز شهید حسین حاج علیان 15 ساله، رزمنده های مهدی شهری که در تاریخ سی ام اردبیهشت ماه سال 1365 در عملیات پاتک مهران به شهادت رسیدند و جسم مطهرشان در گلزار شهدای مهدی شهر 🔺آرام گرفت. 💫🌷شهید حسین حاج علیان می گفت : علی هم معلم من ، هم فرمانده من و هم جای پدرم بود. 🥀شادی روحشان صلوات.