💫🌹غوغای شهیدان بی‌سر 🌹💫 4️⃣ شهید اکبر بابادی اردلی 💫🌷این تکیه کلام شهید بزرگوار بود: من پسر امام خمینی ام. من فدایی امام هستم و باید بروم و شهید شوم. 💫🟢سردار شهید اکبر بابادی اردلی در روز نهم مهرماه سال 1342در اردل و در خانواده ای مذهبی، کشاورز و زحمت کش دیده به جهان گشود. پدر شهید از ایل بابادی(عکاشه) و مادرش از ایل سهید(دیناران) می باشند. 💫⚪️در سال 1354ش در حالی که هنوز در عنفوان نوجوانی بود. با عشق و علاقه وافر در کلاس های قرائت و آموزش قرآن کریم که توسط هیئت حضرت علی اصغر(علیه السلام) اردل، واقع در مسجد جامع برگزار می شد، شرکت و دوستانش را راغب به شرکت در این جلسات می نمود. 💫🔴با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه و با آغاز به کار کردن بسیج اردل، اکبر به همراه جوانان متدین شهر وظیفه برقراری امنیت و کنترل اوضاع ، برخورد با چهره های نفاق و دفع افکار انحرافی و جذب نیروهای انقلابی را بر عهده گرفتند، 📌در مهرماه 1359خاک میهن مورد حمله وحشیانه رژیم بعث عراق قرار گرفت... در اوایل آبان ماه 1360 اکبر به همراه 30 نفر از دانش آموزان همشهری خود، به جبهه شوش اعزام شدند. 💫🌸اکبر در آستانه مراسم ازدواجی که برایش تدارک دیده بودند. وقتی توسط دوست دیرینه اش شهید نوروز صالحی در جریان شروع عملیاتی در جبهه ها قرار گرفت، به همراه تعدادی دیگر از جوانان شهر به پادگان دوکوهه محل استقرار تیپ کربلا اعزام و در این عملیات و متعاقباً در عملیات بیت المقدس شرکت نمود. پس از پایان عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر به اردل بازگشت. 🔻🔻🔻