☝️🎥پادشاه و فقیر ...!
🎙
#استاد_عالی
روزی درویشی جایی نشسته بود...
پادشاه زمانش با درباریان و نگهبانان
از اونجا رد میشد..
هرکسی پادشاه رو میدید بلند میشد و جلوش خم میشد ...
پادشاه رفت تا به درویش رسید
درویش نگاهی عادی به پادشاه انداخت و سرش رو برگردوند
پادشاه بدش اومد رو کرد به درویش و گفت:
میدونی من کی هستم ...؟!☝️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•