" بسم رب الفاطمــه سلاماللهعلیها "
💠 از زبان مادر آرمان:
سلام آرمان من.
الان دقیقا دو ماه و شانزده روز است که قطعهای از جانم را به خاک سرد سپردهام؛ اما درد نبودنش را نادیده میگیرم، بغضم را فرو میخورم و لبخند میزنم، تا چرخ خانه مثل همیشه بچرخد و زخمی که بر قلب پدر و برادرت نشسته، التیام بگیرد.
منتظرم مثل سال قبل، صدایت را از بیرون آشپزخانه بشنوم. بگویی که کارم داری، به زور روی مبل بنشانیام، دستم را ببوسی، یک انگشتر عقیق در دستم بگذاری و در تمنای بهشت، به پایم بیفتی. منتظرم برای روز مادر، سری به من بزنی و من، دوتا چای برای خودم و خودت بریزم و با هم صحبت کنیم. تو هرچه در بهشت دیدهای را برای من بگویی و من... من رازهای مادرانه دلم را.
یک رازهایی در عالم هست که فهمیدنش، تنها با تجربه ممکن است. هرچقدر بگویی و شرح بدهی، کلمات حائل میشوند میان تو و آن راز. مادری هم یکی از آن رازهاست؛ آشکارترین راز پنهان در عالم. شاید برای تو و مردهای دیگر، نامفهوم و پیچیده باشد؛ اما هر دختری از آغاز تولدش، در درون خودش، در وجود خودش حسی مادرانه دارد. هر دختری از بدو تولد یک مادر هم هست؛ حتی اگر هیچوقت بچهدار نشود. این حس مادرانه را تو نمیفهمی؛ اما حماسیترین حسیست که یک انسان میتواند تجربه کند. عجیب نیست که خدا، آسمان و زمین برای یک مادر – حضرت زهرا سلاماللهعلیها – خلق کرده باشد و عجیب نیست اگر بگویم که این مادر، با همان حس حماسی و شورانگیز مادرانهاش، راز شب قدر باشد؛ راز شب تعیین سرنوشت هستی.
مادری قدرتمندترین نوع عاطفه و پدیده بشری ست.
قویتر از عشق، شادی، هیجان، خشم، نفرت، ترس و هرچیز دیگری. اصلا انگار اول مادری بوده و بعد، تمام احساسات و کنشها، دور محور مادرانگی شکل گرفتهاند.
زنها یا بهتر بگویم مادرها، شجاعترین قهرمانان روی زمیناند. شجاعتر از همه قهرمانهای شاهنامه و ایلیاد و افسانههای باستانی، شجاعتر از سلحشوران و جنگاوران بزرگ تاریخ و شجاعتر از هر پهلوانی که در محدوده خیال بشر قدم گذاشته.
اگر در وجود مردی، بارقههایی از قدرت و شجاعت باشد، سرچشمه آن قدرت و شجاعت را در روح مادرش پیدا میکنی؛ همانطور که یقین داشته باش مردان بزدل، حاصل تربیت زنانی با روح ضعیفاند.
وقتی داستان مقاومت و شهادتت به گوشم رسید، از ته دل خدا را شکر کردم که من را از مادران دسته اول قرار داده؛ مادرانی که قدرت روحشان در شجاعت فرزندانشان نمایان میشود. راستش را بخواهی، بعد از شهادتت، قدرتی در خودم یافتهام که قبلا از وجودش آگاه نبودم؛ قدرتی هزاران برابر شجاعت تو. انگار یک دریای مواجم، یک رود خروشان، یک طوفان بیقرار.
تو وقتی قدم به دنیا گذاشتی، من را وارد جهان تازهای کردی؛ جهان مادرانگی. و شهادتت هم برای من تولد دوباره بود؛ یک شهود مادرانه.
سلام بر تو پسر شهیدم؛
سلام بر تو که با چهره کبود و خونین، سر بر چادر حضرت مادر گذاشتی، سلام بر تو که مایه سرافرازی من در روز محشری، و سلام بر حضرت مادر، که همه مادرها، آینهای هستند برای باز تاباندن نور بینهایتش...
.
.روز مــادرهای عاشقپرور مبارڪ.❤️
#ارسالی#آرمان_عزیز#شهید_آرمان_علی_وردی#هدیه_به_مادر_آرمان#روز_مادر#میلاد_حضرت_زهرا