با سلام و احترام و تشکر از سؤال بسیار مهمتون
👈سعی می کنم پاسخ خود را در دو سرفصل کلی سامان دهم:
1️⃣چیستی فلسفه تحلیلی زبان
🔻سنت فلسفه تحلیلی معاصر پس از چرخش زبانی ایجاد شده است
🔻فهم این فلسفه منوط به فهم چرخش زبانی است.
🔻در چرخش زبانی فیلسوفان تحلیلی جهت نقد عقیده کانت – مبنی بر مسدود بودن راه شناخت واقعیت ( نومن) ـ به چند انگاره رسیدند که برخی از مهمترین انگاره ها را در ذیل لیست می کنم:
🔹واقعیت به دو گونه تصویر می شود: واقعیت فیزیکی ( طبیعی) و واقعیت نهادی
🔹واقعیت فیزیکی به حیث هستی شناختی مستقل از شناخت انسان وجود دارد اما به عنوان شاکله و صورت شناخت لحاظ می شود. ( از این رو فلسفه تحلیلی قائل به رئالیسم است)
🔹در حوزه شناخت و بر اساس چرخش زبانی، به جای اینکه ذهن واسطه ارتباط میان فاعل شناسا و واقعیت باشد، این زبان است که به طور مستقیم با واقعیت مرتبط می شود.
🔹زبان در اندیشه فیلسوفان تحلیلی، صرف الفاظ نیست بلکه زبان مجموعه ای از عادات، رفتار، قواعد و سبک ها و صورت های مختلف زندگی است. لذا فروکاستن فلسفه تحلیلی زبان به فلسفه الفاظ نوعی مغالطه و عدم اطلاع از کارکردهای « لینگویستیک» محسوب می شود.
ترجمان زبان در این نوع فلسفه بحث از " واقعیات نهادی" است.
🔹در واقعیت نهادی، به حیث های التفاتی دیگر همچون احساسات، عواطف، حیث التفاتی جمعی و ... توجه می شود. ( یعنی به عناصر دیگر در فلسفه فعل)
👈
در این کوتاه سعی کردم دیدگاه متفکر نامبرده در مورد لینگویستیک را نقد کنم، فلسفه زبان هم رئالیسم را قبول دارد، هم قائل به تطابق در نظریات صدق است و هم ورای الفاظ واقعیتی قائل است و هم برای رسیدن به این واقعیت تعین قائل است.
2️⃣اما در مورد جایگاه این مباحث در سنت فلسفه اسلامی
نگارنده معتقد است :
🔻اولا: باید منظور از سنت اسلامی فهم شود، آیا سنت فلسفه اسلامی منحصر در آراء وجودی ملاصدرا و قرائت خاص مرحوم علامه طباطبایی و شاگردان ایشان است؟ مثلا اگر کسی به دنبال حکمت عملی فارابی و یا مباحث تجربی ابن سینا باشد جزء سنت فلسفه اسلامی تلقی نمی شود؟
🔻ثانیا: علیرغم انتقاد فوق، معتقدم که بحث از فلسفه فعل و عمل حتی در حکمت عملی در سنت فلسفه اسلامی، شناختاری بوده و به دیگر حیث های التفاتی پرداخته نشده است، از این رو می توان در یک روش تطبیقی از توجه لازم فیلسوفان تحلیلی به حیث های التفاتی استفاده کرد.
🔻ثالثا: سنت هایی همانند علم اصول و فقه، که به نوعی استظهار متنی و کشف معنا دغدغه اصلی شان بوده است، می توانند به عنوان یک فلسفه مضاف تحت عنوان فلسفه زبان در ذیل فلسفه اسلامی قرار گیرند .
🔻رابعا: پیشنهاد دادیم سابقا، که بسیار مغتنم خواهد بود دانش ترکیبی میان فلسفه تحلیلی و سنت اسلامی با عنوان " فلسفه زبان اسلامی" پا به عرصه نظم علمی نهد.
——————————
🔶 کانال " فلسفه زبان اسلامی" دریچه ای است برای تأملات شما در باب زبان
————
👈 در ایتا
🆔
@projectsystem
🌐
@kiamojtabaphd