فاطمه کشاورز _ ۳۹ ساله ای پیداترین پنهان من! وقت است که بازآیی. عالم دیگر تو را می‌خواند با عجز وآه، ای آقای خوبی ها! چگونه خواستنت را به ما بیاموز که چگونه بخواهیمت تا تو بیایی، ای ماه پنهان! رخ بنمایان و بیا، سایه های سیاه و ابرهای اطرافت را کنار بزن. پرده بگشای و بیا. آقای مهربانم! برای دستهای خالیمان بیا‌. برای این سکوت بی پایان، آقا بیا درد سینه دیگر امان بریده است، نفس به شماره افتاده است، بیا آقا، دل شکسته شده است. چشمه اشک جوشیده است. دستها به سوی آسمان بلند شده است، جای خالیت دیگر پیدا شده است، ای مه خوبرویان!رخ بنما، جهان بی تو چیزی کم داردانگار. عالم بی تو چیزی گم کرده است. پیدای من پیداتر شو! بیا و تسکین دل شکستگان باش. @kimiayesaadat1