#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#کریمی
امشب مدینه خواب راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
.
همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هر شب فقط پشت تو غیبت کرد مادر
.
چشم و سر و پهلویم امشب درد دارند
درد تو بر ما هم سرایت کرد مادر
.
از بس برایم روضه خواندی از حسینت
چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر
.
می آید آن روزی که می گویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
.
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانی او را دو قسمت کرد مادر
.
بازار شام و حال و روزِ ما به بازار ی
عبّاس را غرق خجالت کرد مادر