هدایت شده از کوچه شهدا
●مهدی توی وصیت نامه اش نوشته بود: رسیـدن به سن سی سال برایـم ننگ است. آخرین بار که از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیـه مادر چرا می خنـدی؟؟؟ ●گفت مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا علیه السلام گرفتم. بهش گفتم اگه تو شهید بشی من دیگه کسی رو ندارم.مهدی دستش رو به آسمون کرد و گفت مادر خدا هست... 🌷 📚برگرفته از کتاب فاطمیون کپی از مطالب؟! کاملا آزاد @Kocheh_Shohada