🌻🌷🌴🌝🌱🌸 ‍ قصه امشب قورباغه🐸 عینکی👓🕶 قورباغه تازه فهمیده بود که اون سنگ خالخالی نیست . دوستش لاک پشته🐢 . قورباغه🐸 دیگه از کارهای خودش تعجب کرده بود. پیش لاک پشت رفت و همه چیزو براش تعریف کرد. لاک پشت 🐢گفت پس به خاطر همینه که صبح از جلوی من رد شدی ولی منو از خواب بیدار نکردی ! حتما منو درست ندیدی! بعد قورباغه گفت شما فکر می کنید که چشمای من ...👀 لاک پشت گفت بله البته چشمای تو ضعیف شدن و باید عینک بزنی .👓 قورباغه گفت اونوفت می شم یه قورباغه ی عینکی .👓🐸 لاک پشت گفت خوب بشی مگه چیه! تازه خیلی هم بانمک می شی ! اون روز بعدازظهر، قورباغه و لاک پشت به یک مغازه عینک فروشی رفتند تا یه عینک مناسب برای قورباغه بخرن. قورباغه عینکهای زیادی رو امتحان کرد. بلاخره یه عینک قورباغه ای خیلی بامزه انتخاب کرد و خرید. حالا قورباغه با کمک عینک، خیلی بیشتر می تونه مگس شکار کنه. حتی مگس هایی که خیلی دورتر هم پرواز می کنن رو می بینه .خلاصه قورباغه قصه ما خیلی خوب و همیشه از عینکش استفاده می کنه و به قول خودش یه قورباغه ی عینکی شده. 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 🌻🌷🌴🌝🌱🌸 @kodaknojavan 🌿🌷