گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(73) امروز تو خیابون یه پیرزنی را دیدم که چندتا کیسه خرید دستش بود یادم افتاد به یه خاطره ای...🙈 دبیرستان که بودم یه بار ایام امتحانات امتحان ریاضیمو خیلی بد داده بودم،تو راه برگشت به خونه یه پیرزنو دیدم که یه کیسه خرید سنگین تو دستش بود رفتم کیسه رو ازش گرفتم و تا خونشون بردم و بعد تو ذهنم گفتم:حالا به خاطر این کارِ من،خدا هم یه کاری میکنه که نمره ریاضیم خوب بشه😐 و اتفاقا نمره م خیلی هم بد شد! این خاطره از ذهنم رد شد و با خودم گفتم:نسل ما چقدر معامله گر بار اومدیم... همش زندگی مون براساس داد و ستد و معامله بود همش شرط و اگر و اما: اگر اینکارو بکنی اونکارو میکنم اگر اونکارو بکنی اینکارو میکنم.... و یادگرفتیم که حتی با خدا هم معامله کنیم اینا رو گفتم که بگم حداقل با بچه هامون دیگه اینکارو نکنیم انقدر باهاشون معامله نکنیم که اونا هم یه روحیه ی معامله گرا پیدا کنن و انقدر براشون اگر و اما و شرط نذاریم و بهشون یاد بدیم که اگر کار خوبی میکنن صرفا نباید بابتش به یک پاداش بیرونی برسن... نوبت مشاوره از روان‌درمانگر و مشاور↙️ @Yafater14 @kodaknojavan 🌿🌷