ادیسون سراسیمه به خانه بازگشت و یادداشتی را به مادرش داد و گفت: این را آموزگارم داده و گفته فقط مادرت بخواند. مادر در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود یاد داشت را برای کودکش خواند: کودک شما نابغه است، این مدرسه برای او کوچک است، آموزش او را خودتان به عهده بگیرید. سالها گذشت روزی ادیسون در گنجه خاطراتش کاغذی توجهش را جلب کرد که در آن نوشته شده بود، کودک شما کودن است، از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم. ادیسون گریست و در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون یک کودک کودن بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد. حال متوجه علت تلاش نظام حاکم بر جهان برای تخریب جایگاه مادری در بقیه کشورها میشوید؟ کانال کمیل👇 http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625