#ماه_رمضان_در_جبهه_ها
ايستاده بود يک گوشه و می گفت:
«اين ها رو بذاريد اينجا کنسروها رو بذاريد توی قفسه، سيب و خيارها رو بذاريد اون کنار هندوونه ها رو بذاريد جلو يخچال.»
بارها را كه خالی می کرديم، گفتم :
« عمو، اين جا عجب چيزهای خوبی داريد ها، لااقل بيا و يكی، دوتا از اين هندوونهها رو بده ما هم بخوريم.»
كف گير را برداشت و زد پشت دستم، گفت :
« بيخود ! اين ها مال عزيزهای منه كه اينجا روزه می گيرن.»
📚 يادگاران، جلد ۱۵
#شهيد_حسن_اميری
#معروف_به_عموحسن🌷