بچہ ها هر ڪدام در گوشہ ای نشستہ اند
و گریہ میڪندد...💔
نیمہ شبہ اما ڪجاست مولا ؟
گفتم آقامون غریبہ...💔
آقامون سر در چاه ڪرده...💔
آه...
آقا بمیرم براے غربتت...
آب چاه خون شد...😭💔
مگہ آقا چے میگفت؟
هیچے براے یڪ مرد سخت تر از آن
نیست ڪہ جلوے چشم هاش همسرش
رو بزنن....💔