آمده بود مرخصی. داشتیم درباره منطقه حرف میزدیم.  لابه لای صحبت گفتم:کاش میشد من هم به همراهت به جبهه بیایم. حرف دلم را زده بودم... لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد.  گفت:هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟ همین که حجابت را رعایت کنی مبارزه ات را انجام داده ای... "خاطره از همسر شهید" 🌷شهید‌ محمدرضا نظافت ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯