☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا عین الله بابائی دو فرشته بنام ستار و محبوبه خانم به مورخ سی ام شهریور ماه ۱۳۵۲ در روستای نصیرآباد صاحب فرزندی آسمانی بنام عين اله شدند. سرانجام با لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و پنجم اسفند ماه ۱۳۶۶ از حلبچه به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای زنجان آرام گرفت. خاطره: آخرین باری که از برای مرخصی آمده بود تعریف می‌کرد: خمپاره ای در نزدیکی سنگری که من به تنهایی در آن خوابیده بودم خورد و سقف سنگر ریخت، همه بچه ها ریختند سر سنگر و داد می‌زدند که بابایی شد، من هم که زیر گونی ها مانده بودم و داشتم له می شدم و نمی دانستم که صدایم به آن ها می‌رسد یا نه فریاد می‌زدم: نه هنوز نشده ام گونی ها را بردارید. و بچه ها گونی ها را برداشتند و من را که تمام صورتم و لباس هایم خاکی شده بود بیرون کشیدند و تا یک ساعت آن ها به من و من به آن ها می‌خندیدیم. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────────