1⃣در بخش اول از زبان صفیه، دایه حضرت زینب، به داستان به دنیا آمدن ایشان و اینکه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) منتظر ماندند تا پیامبر از سفر بیایند و نام او را بگذارند اشاره می‌کند. 2⃣در بخش دوم فضه، همسایه حضرت زینب(س) راوی می‌شود و به بیان خاطراتی از حضرت فاطمه برای حضرت زینب می‌پردازد و روایت می‌کند این همسایه در نبود حضرت فاطمه، کمکی برای حضرت زینب بوده است. 3⃣عنوان بخش سوم «من در شهر کوفه شاگرد بانو زینبم» است. در این بخش، از زبان آسیه، شاگرد تفسیر قرآن حضرت زینب(س)، داستانی از کلاس و اتفاقات آن بین آمنه و آسیه بیان می‌شود. روزی را تعریف می‌کند که حضرت علی(ع) به کلاس درس حضرت زینب رفته بودند و همچنین داستان یکی از بخشش‌های ایشان را در داستان بازگو می‌کند. 4⃣کتاب در بخش چهارم، عون پسر حضرت زینب را معرفی می‌کند و از زبان او از روزی می‌گوید که قرار بود همراه مادرش حضرت زینب و دایی‌اش امام حسین(ع) به همراه کاروان از مدینه بروند و از صحبت‌های پدرش برای منصرف‌کردن امام از سفر می‌گوید: از مسیر رسیدن به صحرای کربلا و از روز عاشورا و نحوه نبرد امام و بعضی از یاران ایشان. 5⃣رباب، همسر امام حسین(ع) راوی قسمت پنجم می‌شود و در داستانی از حضرت زینب می‌گوید: از صلابتش در رویارویی با سپاه کفر، روایتی که با مطالعه آن متوجه می‌شویم چگونه حضرت زینب در کربلا مانند شمع به دور امام حسین و حضرت عباس می‌گردد. 6⃣زبان و بیان قسمت ششم از طرف سکینه، دختر امام حسین(ع) است. از تنهایی خودشان و حمایت‌های عمه‌اش حضرت زینب(س) می‌گوید؛ اینکه چطور در اسارت و در مسیر، حضرت زینب هوای همه را داشت. 🆔@noketab