... در کودکی برای خودش سنگر درست می‌کرد .پدرش با ۳۲ سال سابقه، بازنشسته نیروی هوایی ارتش جمهور اسلامی ایران است تا همان اول بدانیم قصه علاقه حسین به مسیر جهاد از کجا آب می‌خورد.‌ علاقه‌ای که به گفته مادر شهید وارد بازی‌های کودکانه‌اش هم شده بود: «از بچگی عاشق خدمت کردن و کارهای نظامی بود. در بازی‌هایش چند بالش روی هم می‌گذاشت و برای خودش سنگر درست می‌کرد. لوله جاروبرقی را هم مثل اسلحه در دستش می‌گرفت و تیراندازی می‌کرد. یکی از آرزوهایش این بود که پاسدار شود. با اینکه رشته خوبی‌ هم در دانشگاه قبول شد اما چون می‌خواست پاسدار شود نرفت. در نهایت دانشگاه امام حسین(ع) امتحان داد و قبول شد. در کنارش مداحی کردن را هم دوست داشت. شعرهای مذهبی را با کمک پدر و خواهرهایش حفظ می‌کرد تا در هیئت بخواند. یادم می‌آید یکسال در محرم و شب حضرت علی‌اصغر شعر زیبایی خواند که اتفاق جالبی بود. از همان بچگی با این چیزها کیف می‌کرد. در اتاقش را می‌بست و برای خودش می‌خواند یا به مسجد می‌رفت تا مکبر نماز جماعت باشد. آخر هم با پول‌های توی جیبش هیئتی را به نام منتظران مهدی(عج) راه انداخت. بعد هم بیشتر حقوقش را آنجا خرج می‌کرد و با این کار خیلی از بچه‌های محل را جذب هیئت کرد. 🌿 @khademine_koolebar_germi