در خامنه ای نور خدا میبینم
عکسی ز جمال شهدا میبینم
از بهر موفقیت خامنهای
مهدی (عج) را مشغول دعا میبینم
مابین دو چشم رهبرم خامنهای
بین الحرمین و کربلا میبینم
در قلب پر از حکمت و قرآنی او
دریای زلالی از صفا میبینم
صد درد اگر ز جاهلان پیدا شد
پس خامنهای را چو دوا میبینم
او را ز تعلقات دنیا همه وقت
آزاد و بریده و رها میبینم
درباره جاه و منصب و مال و مقام
عاری شده از میل و هوا میبینم
من ذرهای از خاک کف پایش را
بالاتر و برتر از طلا میبینم
در هیبت رهبرم چو سان میبیند
من جلوه موسی و عصا میبینم
در خلوت عرفانی این مرد خدا
من سایهای از غار حرا میبینم
در امر حکومتش در این چند دهه
بسیار عنایات خدا میبینم
من توطئه دشمن او را هر روز
پس نقش بر آب و هم فنا میبینم
من خامنهای را به یقین فانوسی
از شمس رخ آل عبا میبینم
در محضر او مجاهدان و علما
چون شمع به دور او فدا میبینم
مانند سلیمانی و حاجی زاده
من غرق به خون و طعنه ها میبینم
صد بوسه دهم به دست حاجی زاده
او را سپر رفع بلا میبینم
من رهبر خود را ز چنین یارانی
خشنود از این همه وفا میبینم
من رهبر خویش را کنار مهدی (عج)
با پرچم و برخی از شما میبینم