6⃣4⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه شب | هدیه کریسمس ماری ✍️ نویسنده: آقای ملک‌محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: داستانی واقعی است با موضوع میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام و مهربانی امام خمینی رحمة‌الله‌علیه در روستای نوفل لوشاتو اتفاق می‌افتد. 🔶دی‌ماه، اولین ماه زمستونه که با خودش قصه‌های جدید میاره؛ قصه‌هایی که با هم شب به شب می‌شنویم تا به بهار و عید نوروز برسیم. راستی بچه‌ها! می‌دونستید عید خارجی‌ها با ما فرق داره؟ عید اون‌ها و شروع سال جدیدشون توی زمستونه؛ یعنی شب تولد حضرت عیسی، پیامبر مسیحی‌ها. اسم عیدشون هم «کریسمس» هست. من امشب می‌خوام براتون یه قصه زمستونی و خارجی از عید کریسمس تعریف کنم. پس خوب گوش بدید. 🔷 ماری، دختر کوچولوی مهربونی بود که توی یکی از خونه‌های آجری روستا، با مامان و بابا و برادر کوچیک‌ترش زندگی می‌کرد. هوا خیلی سرد شده بود. آسمون ابری و برفی، بی‌صدا و آروم می‌بارید. ماری از پشت پنجره به خیابون وسط روستا که سفید سفید شده بود، نگاه می‌کرد. چیزی که برای ماری خیلی جالب بود، پیرمردِ همسایه اون‌طرف خیابون بود؛ آخه تازه به روستای اون‌ها اومده بود؛ ولی توی همین چند روز، آدم‌های زیادی به دیدنش اومده بودن.... 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/227344 📎 📎 📎کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org