بسم رب الحسین
🏴صدای پای قافله سالار میآید
صدای زنگ شتری، کاروان نزدیک میشود
کاروانی که مقصد نهاییاش کربلاست
🏴اینجا سرزمین موعود است، کاروان به مقصد رسیده و خیمهها به عظمت خورشید تکیه کرده، گرما هر لحظه تکثیر میشود و عطش تنها تصویر دل انگیز نینوا است
🏴کربلا یا طف، فرقی نمیکند، آن روزها معنای هر کدام تنها یک چیز بود: عطش
و عطش یعنی سیراب شدن از لحظات آسمانی جهاد، ذوب شدن و پیوستن به بیکرانه آبی آسمان
🏴کربلا و عاشورا دانشگاهی است که تو را میخواند و این بار هم چه شور و شوقی ایجاد میکند این ماه عطش
🏴شهر حال و هوایی دیگر به خود میگیرد، همه در تکاپو هستند، بار دیگر نغمههای عاشقانه حسین نقل محفلشان شده
محرم مقصد مشترک همه است، اینجا عشق توزیع میشود
🏴دوباره لباس سیاه خود را به تن کنیم، دلهایمان را خانهتکانی کنیم و به اصل خویش بازگردیم
به یک ظهر داغ، پا به پای عطش کودکان بسوزیم، با نالههای زینب آتش بگیریم، ۷۲ بار هرولهکنان بر مدار شعلههای عشق، سوختن را تجربه کنیم تا که محرم را درک کنیم.
🏴آری محرم تمرین سوختن است، تمرین شعله ور شدن در آتش عشق، محرم مشق فداکاری و ایثار، تمرین جانبازی با دستان بریده...
🏴محرم تمرین عاشقی است با سر بریده، محرم مقصدی است برای مبدا، محرم رجوعی دوباره است
محرم ماه شهید شش ماهه، ماه دلهای شکسته کودکان حرم و ماه زینب
محرم ماه داغ برادر است و سرداری که مشک بر دندان در راه خیمههای کودکان تشنه گام برمیدارد
🏴نه اشکها در چشم دوام میآورند نه حرفها بر زبان، روایت درد آسان نیست و زبان قاصر در گفتن ناگفتنیها است
✒️گروه فرهنگی حوزه علمیه قبا
https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93