علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
🔴 روایت مایک پمپئو از رخدادهای منتهی به شهادت حاج قاسم سلیمانی/۱ 🔹 شب سال نو معمولاً زمان مهمانی اس
🔴 روایت مایک پمپئو از رخدادهای منتهی به شهادت حاج قاسم سلیمانی/۳ 🔹 رئیس‌جمهور ترامپ خطرات بزرگ این عملیات را درک می‌کرد. همه‌ی ما هم همین‌طور. اما زمان کشیدن ماشه فرا رسیده بود. علناً به ایرانی‌ها هشدار داده بودیم. خودم مستقیماً برای سلیمانی نامه فرستاده بودم. فکر می‌کردند می‌توانند یک هواپیمای بدون‌سرنشین آمریکایی را سرنگون کنند و قِسِر در بروند؛ کم‌وبیش هم این کار را کردند. رژیم ایران وقیحانه از خاک خود موشک بالستیک شلیک کرده بود، به این امید که تأمین نفت جهان را در تأسیساتی که تعداد زیادی آمریکایی در آن کار می‌کنند، مختل کند. یک آمریکایی را هم کشته بودند. دست روی دست گذاشتن، اعتبار آمریکا را خرد می‌کرد. بازدارندگی به پایین‌تر سطح خود رسیده بود. 🔹 میلی و اسپر رئیس‌جمهور را درباره‌ی طرح پیشنهادی توجیه کردند. من هم اضافه کردم که ما آمادگی داریم پس از حمله مستقیماً با ایرانی‌ها ارتباط برقرار کنیم و به‌وضوح به آن‌ها بگوییم که این اقدام، تلاشی در جهت [تغییر و] بریدنِ سرِ رژیم نبوده، اما اگر آن‌ها بخواهند ما آماده‌ایم که تنش‌ها را تشدید کنیم. به رئیس‌جمهور گفتم که رهبران دیگر نیز این اتفاق را تماشا خواهند کرد. حزب کمونیست چین، روس‌ها، و «کیم [جونگ‌اون]» [رهبر کره‌ی شمالی]، آن لحظه آمریکا را زیر ذره‌بین گذاشته بودند تا ببینند آیا دولت ترامپ حاضر است دیگران را از تجاوز علیه مردمش بازدارد یا نه. ترامپ جوابش [به پیشنهاد ترور سلیمانی] را داد: «بزن بریم.» 🔹 وقتی بلند می‌شدیم برویم، تقریباً به عنوان یک پاورقی، گفتم: «آقای رئیس‌جمهور! یک یادآوری دیگر: ما از ده هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر، یک موشک را برای حمله به یک فرودگاه بین‌المللی هدایت خواهیم کرد. قبلاً این کار را نکرده‌ایم.» من با این ریسک مشکلی نداشتم، چون برای کنترل حریم هوایی در طول آن پنج دقیقه‌ی مهم، برنامه‌ریزی کرده بودیم. تنها غیرنظامیانی که ممکن بود در معرض خطر باشند، کسانی هستند که در هواپیماهای تجاری همراه سلیمانی بودند. قرار بود منتظر بمانیم تا سلیمانی از هواپیما پیاده شود، وارد ماشین شود، و تا حد امکان، اما در محدوده‌ی فرودگاه، از هواپیما فاصله بگیرد. رئیس‌جمهور مستقیم به ما نگاه کرد و سرش را به علامت رضایت تکان داد. حرفی نزد، اما چشمانش فریاد می‌زدند: «این مأموریت را خراب نکنید.» تاریخ ۳ ژانویه تعیین شد. به همه‌ی شرکایمان که باید خبر می‌دادیم، خبر دادیم؛ و تیم‌هایمان اجرای طرح را شروع کردند. 🆔 @kriyaasses